لغات لوبیایی


سلام،
بعد از استاد بیل پور خدا بیامرز مجبور شدم که خودم جورشو بکشم.
در این Post صرفاً از حیث مزاح لغاتی چند از تکه کلوم های لوبیایی رو می نویسم. پیشاپیش از بی مزگی این Postام کمال عذرخواهی را دارم. اصلاً هم مؤدبانه بلد نیستم بنویسم...
1. اساس، اساساً: اولین بار توسط لوبیا به کار گرفته شد و به مرور توسط افراد مختلفی در Blog به کار رفت. eg : یه حال "اساس" بهت می دم.؛ -: پایه ای؟ -: "اساس".؛ "اساساً" جالب بود.؛ "اساساً" مجل داره.
2. پایه، پایه ای؟، پایتم!، پایه باشین!...: مشخص نیس که چه کسی آن را ابداع کرده! آقایان جلالی، مزینانی، کریمیان، الیاسی، سپاسی و عده ی کثیر دیگری در شکل گیری نوع تلفظ آن با لهجه ی غلیظ شاهرودی دست داشته اند.
3. فعلاً: در آخر Chatها و Postهای لوبیا اساساً به کار می رود.
4. تا بعد: توسط استاد برتر Loobia، استاد مهدی گلچین به کار می رود. در آخر مقاله های تدریسی اش که به شکل جزوه و به صورت Up to Date برای هر کلاسی که به ایشان واگذار می شود Type شده در اختیار دانشجویان گذارده می شود. به کار می رود...
5. می ریم: بیش از همه توسط مزینانی در آخر صحبت های تلفنی و Chat و برخی از Postهای این موجود خارق العاده ی ریزه میزه به کار می رود.
6. تور خدا: توسط سرخی شدیداً به کار می رود. به هنگامی که چیزی را می خواهد بداند یا بگیرد یا که کارش گیر است، البته با تلفظ فوق العاده خاص خودش
7. کار نداری: از لغات منسوخ شده ی لوبیایی ها در هنگام وداع
8. Everyone has his own idiosyncrasies & predicaments: عبارتی است عجیب از Mr. Engineer Sadeghian که بار ها و بارها توسط سوری به کار رفته و می رود.
9. بله آقا، چی آقا، نه آقا: به کرات توسط لوبیایی کبیر، طالبی به کار می رود. ( در کلاس پسرها، دختراش رو نمی دونم. ) لازم به ذکر است که این واژه ها به شدت مورد علاقه ی لوبیایی هاست.
10. کار نداری؟ ( و بدون هیچ مکثی ) خدا حافظ: در اواسط مکالمات تلفنی با Postchi بدون هیچ پیش زمینه ای به کار می رود.
11. احوالت خبه؟ چه اخبار؟ چه دوری؟: با لهجه ی شاهرودی غلیظ توسط مزینانی و DB به کار می رود.
12. چه خبر؟، دیگه چه خبر؟ چی کار می کنی؟: بار ها و بارها در طی یک مکالمه ی تلفنی با لوبیا به کار می رود. ( هر وقت کم میاره اینو می گه.... )
13. انواع تکه کلوم های ابی در Concertهاش که بین آهنگ هاش می خونه از قبیل: قوربون شما؛ آیه که نازل نشده ...؛ Mr. Jack؛ آقای جعفر؛ اومدیم تا وسط راه، اما سیممون اندازه نشد؛ نشد که بشه واقعاً...؛ و ...
14. ولما کن ( velemakon ):
گفته ایس با لهجه ی شاهرودی که جغل به کار می برد و بر سر زبان لوبیا نشسته است.
15. چقر (چغر): همون پس (Pes) شاهرودی است که لوبیا اولین باری که گفت بهش خندیدن.
16. یک سری لغات شمالی که توسط لوبیا به کار می رود و اکثراً بقیه ی لوبیایی ها نمی فهمند. مانند تی فدا بَوِم(فدای تو بشوم)؛ تی خِنا بِدون(دمت گرم، خیلی مؤدبانه تر)؛ اَو(aw) وِ چِچی گنه؟ (این دیگه چی میگه؟)؛ کَیی (کدواز نوع چمبل، شمالی ها به آن علاقه ی خاصی دارن، در غذاهای مختلف آن را به کار می برند)؛ گَزَنه: (A punishment tool for shomali kids، گیاهی که می گزد به شدت حساسیت زاست و باعث تورم می شود. بسیار مقوی است و به عنوان سبزی آش نیز به کار می رود)؛ پِلاکَر(کف گیر، معادل فارسی پلو ریز، وسیله ای که با آن پلو را از دیس در باشقاب (شمالی بشقاب) می ریزند) و ... ( آموزش خصوصی گویش شمالی همراه با آموزش سبک آشپزی با استفاده از مواد غذایی خطه ی شمال، در صورت علاقه می توانید با شماره ی 009891200000000 تماس بگیرید، همراه با پانسیون 10 روزه در شمال کشور )
امیدوارم که بعد از این Post من دوستان یه حالی به نظردونی ها بدن. ما این جا واقعاً نمی دونیم که چی بنویسیم به درد بخورتره!!! شاید بهتر باشه کسایی که به Weblog سر می زنن نظراتشون رو در این مورد بنویسن. تا جایی که از دستمون بر بیاد حتماً بی درغ پایه خواهیم بود...
این آهنگ رو از ابی همگی شنیدیم، ولی برای من بسیار جالبه البته بیش تر تفسیر شعرش، نگفته نماند که خود آهنگ هم بسیار جالب و پرخاطره اس:
« خورشید خانوم چارقد مشکی نمی خواست
مثل شما با این سر و شکل و لباس
کپه ی نور ما سبک تر از هواس
خورشید خانوم رها تر از من و شماس

هر کی می خواد با کلاشی، سر کلاس نقاشی
پیرهن گل دار نکشیم، خاطره ی یار نکشیم
درخت سرباز نکشیم، بدتر از اون ساز نکشیم

باید بدونه عاقبت دوباره پرواز می کشیم
درای این مدرسه رو رنگی و دلباز می کشیم
رو کاغذای بی صدا ساز می کشیم، ساز کشیم »
شب بر همگی خانوم ها و آقایون خوش