وقتی کسی را نداری


سلام.
یه متن بود از آقای سید عمادالدین مرتضوی خواستم براتون بذارم
متن زیبایی هست
تقدیم به محمد ، مجید ، داود و ...... همه رفقایی که کسی را در دل کوچکشان دارند...
---------------------------

(یک متن دور- نوشته...برای عاشقان هر کجا)

وقتی کسی را نداری دیگر فرقی نمی­کند تپش "بغلم­کن" شهیار قنبری نشان می­دهد یا "کیوکیو-بنگ­بنگ" گوگوش...
وقتی کسی را نداری دیگر فرقی نمی­کند خانه­تان برود دو کوچه بالاتر یا همین­طور تاکسی­ها سر چشمک­زن نیش ترمز بزنند...
وقتی کسی را نداری دیگر فرقی نمی­کند نماز صبح چند رکعت است و برای غسل جنابت کدام سمت بدن از ابتدا دوره می­شود...
وقتی کسی را نداری دیگر فرقی نمی­کند راااه­پله را با کدام سین نوشت :"سووت...صووت"...
وقتی کسی را نداری دیگر فرقی نمی­کند،روی تخت­خواب نیم­نفره می­خوابی و دو­تا­ و ­نصفی پروزاک و صبح دو باطری قلمی از زنگ زیاد در بطن ساعت­ات می­میرد و از کلاس می­مانی و نه واحد می­افتی...
وقتی کسی را نداری دیگر فرقی نمی­کند مادر کی می­رود،نرخ مکالمه اصفهان چقدر می­شود و...
وقتی کسی را نداری دیگر فرقی نمی­کند تلفن حنجره­ی خودش را پاره کند یا سر ظهر کسی تک­زنگ بزند...
وقتی کسی را نداری دیگر فرقی نمی­کند شعر جدیدت را خواستی پاره کن،خواستی بسوزان،خواستی اصلا نگو...
وقتی کسی را نداری دیگر فرقی نمی­کند آکات سفید بزنی،کنزو نمی­دانم چی،یا تنهایی دیوانه و مست­ات، بویش عرق­کش­ات بکند...
وقتی کسی را نداری دیگر فرقی نمی­کند حامد و پریچهر و نیلو و علی، امروز عصر، چه ترانه­ای می­خوانند توی کوچه یا اصلا نازی هفت­سال و نیمه دستش می­رسد کُنار قرمز رسیده بکند یا نه...
وقتی کسی را نداری دیگر فرقی نمی­کند حافظ که بااز می­کنی از کدام سمت تعبیر می­شود...
وقتی کسی را نداری دیگر فرقی نمی­کند جنگل و دم خوابگاه دخترها و پشت بازارچه...اتاقت را که بوی پای اینقدر این­پا-آن­پا کرده می­دهد ، ترجیح می­دهی...
وقتی کسی را نداری دیگر فرقی نمی­کند دیگر برای که شعر بخوانی که لحن­ات قشنگ باشد...
وقتی کسی را نداری دیگر فرقی نمی­کند، مسیح عزیز کسی با دم تو زنده نمی­شود...
وقتی کسی را نداری دیگر فرقی نمی­کند کتاب شعر نوشته باشی یا حالیت بشود با هزار­تا صفر و یک برنامه­ی بایگانی بنویسی...
وقتی کسی را نداری دیگر فرقی نمی­کند مثل بچه­­های ماراسموس­ی گینه که دلشان برای یک لیس آبنبات­چوبی _نه از خارجی­هاش،حتی برای همین پنجاه تومنی­های تاریخ مصرف گذشته خودمان_ پر می­زند،می­نشینی و برای هر دو­تا-دوتا که می­بینی،خدا را استنطاق می­کنی...
وقتی کسی را نداری دیگر فرقی نمی­کند چه سالاد الوویه درست کند مامان چه ماکارونی، یاد هیچ­کس نمی­افتی مگر یک سینی پر از بشقاب نشسته...
وقتی کسی را نداری دیگر فرقی نمی­کند خط­خوردگی دارد پاکنویس شعرت یا چقدر زلم­زیمبو گرون شده تووی برج آسمانه...
وقتی کسی را نداری دیگر فرقی نمی­کند "دوئل" را با صدای دالبی گوش کنی یا اصلا کر باشی..
وقتی کسی را نداری دیگر فرقی نمی­کند یاهوو مسنجر جدید اف­لاین­ها را می­پراند یا نه یا همه فن تو شوند توی اورکات...
وقتی کسی را نداری دیگر فرقی نمی­کند سه­شنبه باشد یا جمعه، کپه­ی مرگت را می­گذاری شاید خواب به خواب _خدا یادش بیاید_....

وقتی کسی را نداری دیگر فرقی نمی­کند...

----------------------------------
دلم گرفته واسه تموم اون بجه هایی که اشکای پاکشونو یا کسی نمیبینه یا چشما اینقدر کوره که نمیتونه از لابلای لبخنداشون اونا رو ببینه...
دلم گرفته واسه تموم اون بچه هایی که بعد از سالی که این بغض لعنتی (که همیشه همراهشونه) سر واشدن داره جرات گرفتن شماره کسی رو ندارن یا اگه زد و یه رفیقی پیدا شد..... مشترک مورد نظر مثل همیشه در دسترس نباشد..
دلم گرفته واسه تموم اونایی که درداشونو با سیگار یا قرص تسکین میدن...
دلم گرفته از تقویمایی که همه صفحاتش یه روز میشن.....دوشنبه...پنج شنبه ... یا...هفته هایی که یه روزه ان..
دوستت دارم هایی که در گلو خفه میشن..
.........................
زندگی را باید کرد!! با پوست.
خوش باشید