چرا ایرانیان اسلام را آنچنان که بود نپذیرفتند؟
در واپسین سال های شکوهمندی و اقتدار ایرانزمین نظام ساسانيان دچار ناتوانی های تاريخی شده بود و دین پیشوایان ايرانی از رنج و درد مردم دور شده بودند. بدين روی شمشير خشك، تيز و برنده ی تازيان توانست از تیسفون تا نهاوند را از دم خود بگذراند و سپاه پرشكوه ايرانی را به خاك و خون بكشد و زنان ما را به كنيزی بكشاند و مردان ما به بندگی (موالی) اعراب درآیند و تازيان سرور شوند اما ايرانیان بسیار زود توانستند يك شاخه (انشعاب) بزرگ در اسلام پدید بياورند. هرچند همان هنگام سعد ابی وقاص از سرداران سپاه اسلام، آيين اسلام را رها كرد و به نیایشگاههای اوستايی پناه آورد و پيرو زرتشت شد! ايرانيان نيز كه عامل اصلی ترور سه پادشاه بزرگ تازی بودند، بسیار زود شاخه ای بزرگ در اسلام بوجود اوردند و آنرا تشيع ناميدند. يعنی هم نام اسلام را به كناری نهادند و هم كسی را به عنوان رهبر تشيع پذيرفتند كه با تمامی جناحهای تازيان جنگيده بود، هرچند خود او به دست يك ايرانی كشته شده است.
- ابن ملجم (ابن ملگم = پسر افسارگير دربار ایران ـ بهمن جازويه رامهرمزی) يك ايرانی بود كه امام علی را ترور كرد. - فيروزان (پيروزان٬ پيروز نهاوندی) نيز از سرداران سپاه ايران بود كه عمر را ترور كرد. در ترور عثمان نيز هرچند تودههای مصر نقش موثری داشتند، اما ايرانيان در جهت سازماندهی آنها بسيار فعال بودند. ايرانيان با آفريدن تشيع نظام پادشاهی و حكومت وراثتی ايرانی را به اسلام تحميل كردند و دليل اصلی پشتيبانی ايرانيان از امام علی بدين خاطر بود كه وی با تمامی ياران و عشقهای پيامبر اسلام جنگيده بود.
امام علی در دوران خلافت و حكومت خود كه حدود 5 سال بود سه جنگ بزرگ انجام داد كه ايرانيان انتقام قادسيه و مداين و نهاوند را در آن جنگها ديدند و بسيار شادمان شدند و وی را به پادشاهی و پيشوايی برگزيدند و امام علی كه خود هوادار سه خليفه پیشین بود و حتا فرزندان خود را به نامهای آنها ناميده بود را مخالف سرسخت آنها تعبير میكردند!! يكي از جنگهای امام علی با معاويه بود كه خاندان او در هجوم به ايران نقش بسيار مهمی داشتند. اين جنگ با عنوان صفين در تاريخ ثبت شده است كه بیشتر سرداران سپاه معاويه نيز از جمله كسانی بودند كه در یورش به ايران شركت داشتند. - جنگ ديگر با عايشه همسر زيبا و دلبربای پيامبر اسلام بوده است كه سرداری سپاه او را 2 تن از بهترين ياران پيامبر اسلام به عهده داشته اند. طلحه و زبيرا! اين 2 تن القاب بزرگی نيز از پيامبر اسلام گرفته بودند و پيامبر اسلام آنان را از ساكنان بهشت خوانده بود. اين دو تن در جنگ با امام علی جان سپردند. اما خانم عايشه مورد بخشایش امام علی قرار گرفت . عايشه توسط پيامبر اسلام عنوان امالمومنين (مادر باورمندان و مسلمانان) و حميرا را به خود اختصاص داده بود. اما امام علی عليه وي شمشير كشيد و جمع بسياری از سربازان وی را به قتل رسانيد.- جنگ ديگر امام علی با گروهی از سپاهيان خودش بود كه بسيار متدين و متعصب نسبت به اسلام بودند. در پس شكست و يا حكميت امام علی در جنگ با معاويه، از صف او خارج شده و بر عليه وی شمشير كشيدند و امام علی تمامی آنان را كه پيشانیهايشان از سجده پينه بسته بود را از دم تيغ گذراند و همگی را به قتل رساند!
ايرانيان وقتي دیدند كه امام علی نخستين عربی بود كه شمشير بر عليه تازيان كشيد و تمامی كسانيكه افتخارات بسياری در قتل عام ايرانيان داشتند را از دم تيغ خود گذراند و آنها را كشت، عاشقانه به او مهر ورزيدند و فرزندان او را چنانچه در سنت ايرانی رسم بود به پادشاهي (امامت) پذيرفتند!
اين پذيرش پس از امام حسن و از فرزندان امام حسين آغاز شد. دليل اصلی اينكه ايرانيان فرزندان امام حسن را به رهبری نپذيرفتند، صلح و سازش ايشان بود با معاويه! كه در هجوم به ايران خود و خاندانش دست داشتند! اما امام حسين كسی است كه برعليه بنياميه شمشير میكشد و به جنگ آنها ميرود و درهمان راه نيز جان ميدهد. جانبازی امام حسين در جهت نبرد با مهاجمان به ايران و ايرانی بودن همسر وی (شهربانو) موجب ميشود تا پادشاهی وراثتی ايرانی با عنوان امامت و ساختن تشيع وارد اسلام شود و يك اسلام اعتراضی ايرانی ساخته شود. ارقام شش و هفت امامی و 12 امامی و بسياری موارد ديگری كه ايرانيان وارد تشيع كردند، نوعی مبارزه با اسلام و مسلمانی اعراب بود كه سمبلهای اوستايي را نيز به اين بهانهها به تشيع منتقل كردند. (شمار امشاسپنتان و شمار برج های پاک دین زرتشتی)
اصلي ترين شعار اسلام و مسلمانی شهادتين بود ( يعني 2 شهادت) 1- اشهدان لااله الاالله 2- اشهدان محمد رسول الله. ايرانيان اصلی ترين شعار اسلام را از 2 به 3 رساندند و اضافه كردند اشهد ان علی ولی الله ! و عنوان «ولی» از رسول بالاتر است يعنی با افزودن اين شعار به علی درجه و مقامی بالاتر از پيامبر اسلام دادند. زيرا رسول يعنی كسي كه پيغامی می برد اما ولي الله يعنی كسي كه از سوی الله حكومت مطلقه می كند!! (بنا بر باور ایرانی که پادشاه فره کیانی را از اهورامزدا دریافت می نماید). پس از آن شكل گيري علويها وعلی اللهی ها نيز درهمين راستای ضديت با اسلام و جعل اسلامی ايرانی بوده است.
(برگرفته از آیین اوستا نوشته سیاوش اوستا)
بنام آنكه وستايش كتاب است
چراغ راه دينش آفتاب استبهين دستور دربار خدایی
شرف بخش نژاد آريايیدو تا گرديده چرخ پير را پشت
پی پوزش به پيش نام زرتشت به زير سايه نامش توانی
رسيد از نو به دور باستانیچو من گر دوست ميداری كشور خويش
ستايش بايدت پيمبر خويشبه ايمايی ره بيگانه جويی
رهاكن! تابه كی اين بی آبرويی؟به چشم عقل آن دين را فروغ است
كه آن بنيان كن ديو دروغ استچو دين كردارش و گفتار و پندار
نكو شد بهتر از آن دين مپنداربه دنيا بس همين يك افتخارم
كه يك ايرانی والاتبارم به خون دل زيم زين زيست شادم
كه زرتشتی بود خون و تبارم
با سپاس از تارنامه مهرآذرپارسی و دوست و هم وند گرامیم.
سلام، من این ها رو تو یه وبلاگ خوندم (http://zartosht.blogfa.com) می خواستم بدونم چقدر با این ها موافقیم؟ کجاهاش آره کجاهاش نه؟کجاهای این تاریخ پر از دروغ رو باور می کنیم کجاهاش رو نه؟ منتظر نظراتتون می مونم... فعلن