پستی مثل پستای قبل
به نام آن که می دهد، پس مختار است که خود بگیرد؛
سلام،
با این که این بخش از Weblog مخالف زیاد داره، ولی چیزایی هست که دل تنگ هر کسی بخواهد که بگوید. و چون قرار بر این شد که بگوییم پس می گوییم... امیدوارم ارزش یک بار خوندن رو داشته باشه.
امشب هوا بارونی بود و خیلی لذت داشت اگه می شد چند قدمی زیر بارون برداشت و با خود خلوت کرد. من و سوری عزیز هم گشتی زدیم البته با ماشین که فکر کنم یک ساعتی طول کشید. این شعر که مال فریده! خواننده ای که برای اولین بار ازش آهنگی رو گوش می دادم، توی ماشین یه چند باری Play شد شعرش خیلی جالب بود. براتون می نویسم:
« اگه با تو نبودم، برات که بودم
اگه چشمات نبودم، نگات که بودم
همه ی گفتنی هام فقط تو بودی
اگه حرفات نبودم صدات که بودم
اگه پاهات نبودم، یه راه که بودم
اگه گریه نبودم، یه آه که بودم
تو خودت مثل روز آفتابی هستی
اگه خورشید نبودم، یه ماه که بودم
می تونستی واسه من یه چاره باشی
توی آسمون دل ستاره باشی
اگه شیرازه ی من پاشیده از هم
می تونستی گره ی دوباره باشی »
خب از شعر و این بحثا که بگذریم، یادم می یاد وقتی که نتایج رو اعلام کردن دوستان از رتبه هاشون گفتن و خوش حالیشون رو یه جورایی ابراز کردن. اما ماهایی که چیزی نگفتیم، دلیل بر این نبود که ناشکریم و ناراضی از این رتبه. باید بگم که من وقتی رتبم رو دیدیم جدی باورم نمی شد(حتماً می گید که این چه قدر از خودراضیه!)، نه این طوری نیس، چون کسایی که دور و برم بودن خوب یادشونه که با اوضایی که من داشتم اصلاً امید به مجاز بودنم هم نبود. خب باید بگم که اون بالایی این دفعه هم خیلی خوب هوام رو داشته و دمش گرم. من بارها گفتم که لیاقت این همه لطف رو نداشتم و اون بی حساب می بخشه... امیدوارم که بتونم برای ارشد یه دانشگاه نسبتاً بهتری رو انتخاب کنم، خب با این شکست که در کنکور خوردم می تونم برای کنکور های بعدی بهتر برنامه ریزی کنم.
برای پشت کنوکوری ها عرض می کنم: یه چیز دیگه که این روزا ما متوجه می شیم که چی بهمون می گفتن قبلنا، اینه که برخلاف همه ی چیزایی که تو دبیرستان تو کله ی بچه ها فرو می کنن، بعد از کنکور مخصوصاً برای پسرا کاره که مهمه. (البته خیلی از دخترها هم دوس دارن که درس بخونن و کار کنن و به اصطلاح خودمونی دستشون به جیب خودشون بره) (و باز هم باید بگم که کمتر پیدا می شن کسایی که فقط دوس دارن درس بخونن، من خودم 60% برای کار و 40% برای ادامه ی تحصیل درس می خونم) و مدرک فقط لازمه ی کاره اما کافی نیس. اینو باید داشته باشی تا قبولت کنن که براشون کار کنی. اما از این جا به بعد چیزی که مهمه به قول بزرگا جوهره ی کاره. باز یکی از اقوام که استاد دانشگاه آزاد قائم شهره می گفت (و البته من اینو از آقای گوهری که نمی دونم چی کاره ی دانشگاه "صنعتی" شاهروده هم شنیدم) که همون مدرکی که دانشگاه تهران میده همونو دانشگاه صنعتی شاهرود میده، و همونو دانشگاهی که هممون می دونم توش چی خبره، "دانشگاه آزاد شاهرود" میده، اگه رشته ای که شما می خوای بخونی تو همه ی این دانشگاه ها هست شما بهتره که بهترین دانشگاه رو از لحاظ راحتی در درس خوندن و راحتی در رفت و آمد و از لحاظ هزینه انتخاب کنی. فقط یه چیز می مونه که حتماً می دونید (جهت یادآوری میگم) شما اگه تو یه شهری مثل شاهرود مکانیک بخونی آخرش با توجه به وضع حاضر شهر باید بری یه شهر دیگهی مثل سمنان و اراک و ... که تقریباً صنعتی محسوب می شن، تا کاری که مورد علاقتونه رو پیدا کنی (کسایی که فقط علم محظ رو می خوان از این قضیه مبرا می شنا!!!). هممون می دونیم که کار تو یه کارخونه ی معتبر و مجهز با کار کردن تو یه کارگاه کوچولو که فردا معلوم نیس باشه، فرق می کنه.
و چیز دیگه ای که مهمه اینه که البته وقتی شما رتبه ی زیر 1000 ریاضی یا زیر 500 تجربی میاری بحثت فرق می کنه. اینو هم باید بدونیم که همه این رتبه ها رو نمی یارن شما می تونی توی دانشگاهی درس بخونی که هر کدوم از استاداش خودشون می تونن برای تو کار مهیا (محیا، نمی دونم!!!) کنن. می تونن به یه کارخونه ی تر و تمیز (به قول Mummy ترگل برگل) معرفیت کنن و نونت رو کنن تو روغن بوقلمون.
پس رقابت در کنکور هست. ولی اگه نشد، نمی شه گفت که آخر دنیاس. مثلاً می تونم یه بنده خدایی رو بهتون معرفی کنم که دانشگاه آزاد سمنان مکانیک خونده، و الآن با این که سرباز سپاست ماهی 450000 تومن حقوق می گیره از وزارت صنایع و معادن. البته من تعریف این آقا رو برای دوستان کردم. ولی می شه امیدوار بود که فردا برای همه وجود داره، تا خودت چه جوری فردات رو رقم بزنی.
اینا همون چیزاییه که Postchi بارها در موردش صحبت کرده که با نمره ی 25 تا سؤال عربی نمی شه افراد رو رده بندی کرد و گفت کی خوبه کی بده و کی بدتره و باز بدتر از اون کی اجازه ی زندگی کردن رو داره و کی اجازه ی زندگی کردن نداره، و کی میتونه عاشق بشه، کی نمی تونه!
خب مثل این که Postام خیلی طولانی شده. بهتره ادامش رو بذارم برای بعد...
خوشحال می شم نظرتون رو در مورد چیزایی که گفتم بدونم...
تابعد