ما واسه چي تاپاله خورديم...


سلام.
اول از همه يك قضيه قديمي رو براتون تعريف ميكنم...
----------
روزي اصغر سوار تراكتورش شده بوده و داشته ميرفته كه وسط راه اكبر( همسايه مزرعش) رو ميبينه و دلش به حال اكبر ميسوزه و بهش ميگه: من دارم ميرم مزرعه .. تو رو هم بيا برسونمت...و اكبر رو سوار ميكنه..
وسطهاي راه يك تپه تاپاله گاو فكر جالبي رو توي كله اصغر ميندازه ... به اكبر ميگه اگه نصف اين تاپاله ها رو بخوري من اين تراكتور رو به تو ميدم. اكبر هم با خودش فكر ميكنه كه خيلي مي ارزه.. از تراكتور پياده ميشه و ميره نصف تاپاله ها را چند لقمه ميكنه و مياد پشت تراكتور ميشينه! غروب در راه برگشت اصغر داشته به تراكتور از دست رفتش فكر ميكرده و اكبر به تاپاله هايي كه نوش جان كرده بود..اكبر كه نميتونست اين ننگ تاپاله خوري رو تحمل كنه و مقاديري به غيرتش بر خورده بوده فكري به ذهنش ميرسه!و به اصغر ميگه تو اگه بقيه تاپاله ها رو بخوري من تراكتورتو پس ميدم....
اصغر هم كه منتظر چنين پيشنهادي بوده ميپره و همه تاپاله ها رو لاجرعه!!!ميره بالا!و دوباره به پشت تراكتور بر ميگرده و بد جوري ميره تو فكر...
اكبر بهش ميگه :چيه تو فكري؟و اصغر جوابشو ميده كه: توي راه رفت من پشت تراكتور بودم و تو كنارم نشسته بودي....حالا توي برگشت باز هم من صاحب تراكتورم و تو كنارم نشستي... پس ما واسه چي تاپاله خورديم؟!!!
-----------------------------------
حالا شايد بگين اين شطح و طامات رو واسه چي تلاوت كردم...عرض ميكنم..
خودتون ميدونيد كه مدتيه مسئله انر‍ژي هسته اي ما تبديل شده به :1-تيتر اول خبر گذاري ها...
2-بهانه اي براي خفه كردن ملت ...كه هر كس مخالف ماست و با سياست خارجي ما مشكل داره منافع مردم رو نميخواد و دشمن منافع مليست..
3- مضحكه مردم كوچه و بازار !!!...
-----------------
هميشه شعار اين چند دولت گذشته اين بوده كه ملت ما ملت صلح دوستيه و قصد استفاده صلح آميز رو داره...تا اينكه يك مقام مهم كه نائب رييس مجلس باشه در يك اظهاد نظر رسمي فرموده اند:كاري نكنين ملت سلاح هسته اي بخواهد....
خودتون بهتر از من ميدونيد كه دنيا روي افكار عمومي ميچرخه..و رسانه ها در واقع رهبران دنيا در چند سال بعدند... يعني اگر افكار عمومي موافق صلح باشه ...صلح ميشه و اگه افكار عمومي موافق جنگ باشه ..حتما رخ ميده. تا حالا قوم اجنبي! با يك سري دلايل و براهين ميگفت كه ايرانيان جنگ طلبند!(تلاشي در جهت هدايت افكار عمومي دنيا بر عليه كشور ما..). تا اينكه حضرت آقاي با هنر نايب رييس مجلس همچين حرفي زد كه كار چند صد ميليون دلار پول رو(كه افكار عمومي رو بخواد منحرف كنه)كرد!!!

---------------------------عقيده من اينه كه وقتي روي لبه تيغ راه ميرين نبايد هليكوپتري برقصين...

----------------والبته اين رو دقت داشته باشيد كه صلاح بعضيا در جنگ و قحطيه تا صلح و آزادي..توضيح ميدم...
بين سالهاي 60 الي 67 كه جنگ واقعي بود و مردم با گوشت و خون حس ميكردن هر كس دم از كمبود ها ميزد ميگفتن خفه شين...جنگه..بچه ها مون دارن شهيد ميشن اون وقت شما رفاه ميخوايد!!و جالبه كه ابعاد اين مسئله به همين جا ختم نميشد...مثلا اگر كسي ميگفت چرا اسفالت خيابون اينقدر چاله داره.. ميگفتن كه به ياد چاله هاي جبهه !!!و ياد رزمندگان اسلام.(اين واقعا اتفاق افتاده بوده..) . حالا شما اگه تو اين جو دم از آزادي و برابري انسان و حقوق زن و.... ميزدي كه محدور الدم بودي!!!..
خب چي بهتر از اين.. كشوري كه هيچ كس حق انتقاد (چه به اقتصاد چه به شرايط اجتماعي و آزادي هاي مدني)نداره..همينو ميخواستيم.
اگر هم كه يك در صد جنگ و تحريم اتفاق نيافتاد....خب فبها...ملت ميگن: ايولا!..همينايي كه الان دارن فحش ميدن...بهمون "ناز شستت" ميگن...
--------------------------
اين وسط ميدونين تاپاله رو كي ميخوره... من و شما....
من هميشه به دوستام ميگفتم كه اگر جنگ شد خودم براي وطنم ميرم ..و آرزوم اين بوده كه پلاك خاليم برگرده...ولي بيايد فكر كنيد كه جنگ شد...شما هم رفتين جبهه....ميترسم وقتي جنگ تموم شد بياين و بگين: ما واسه چي تاپاله خودريم...و اون وقت كار از كار گذشته باشه...
دوست دارم نظرتون رو در اين باره بدونم.. به عنوان يك سري جوون كه توي اين مملكت زندگي ميكنيد...لطفد احساسي حرف نزنيد...
كاش آدم براي چيزي و يا كساني بجنگه كه ارزششو داشته باشن...
-----------------
خوش باشيد.