دعوت از همگان!


سلامی به سردی ناامیدی!!! در گرمای سوزان عشق؛
متشکریم از همگی که تو این یکی، دو روز گذشته آمار رو یه 60، 70 تایی بالا کشیدندی ولی دریغ از Comment ای یا حرفی یا انتقادی...
باز هم رسماً اعلام می کنیم که خواستاریم حرفاتون رو، هر چه که باشد. حال که دستتون خالی شد می تونید در این جا ناشناس برای خودتون و ما هر چه دل های تنگتون می خواهد بنویسید. و ما را در این روز های قشنگ زندگی برای درس بزرگ زندگانی یاری کنید...
یکایک شما را برای عضویت فعال در Blog و شنیدن نظراتتون در هر موردی که باشد دعوت می کنیم.
در ضمن دوستانی که چندی است بسیار طولانی برایمان نمی نویسند و تنهایمان گذاشته اند ( البته پشت سر همواره یاریمان کردند، می کنند و ما به این امیدیم که یاریمان می کنند ) را نیز به نوشتن در Weblog خودشون دعوت می کنیم. امیدواریم که زین پس نظراتشان را از ما دریغ نورزند...
شاید حسن ختامی باشد:
زندگی رسمِ خوش‌آیندی‌ است
زندگی بال وُ پری دارد با وسعتِ مرگ
زندگی پَرِشی دارد اندازه‌یِ عشق
زندگی چیزی نیست که لبِ تاقچه‌یِ عادت از یادِ من و تو برود
زندگی حسِّ غریبی است که یک مرغ مهاجر دارد
زندگی سوتِ قطاری است که در خوابِ پُلی می‌پیچد
زندگی گل به توانِ ابدیّت
زندگی ضربِ زمین در ضربانِ دل‌هاست
زندگی هندسه‌ی ساده‌ی تکرارِ نفس‌هاست

هر کجا هستم باشم، آسمان مالِ من است
پنجره، فکر، هوا، عِشق، زمین مالِ من است
آری، آری، زندگی زیباست
زندگی آتش‌گهی گیرنده پابرجاست
گر بیفروزیش رقص شعله‌اش در هر کران پیداست
ورنه خاموش است و خاموشی گناه من است
داخلی:
دوستان را به یک گرد میز گرایی دوستانه پیرامون تصمیمات لوبیایی Blog می دعوتم.بایستی که فی الفور ( از نوع استاد بسطامی عزیز) تصمیماتی اتخاذ گردیده و برای اجرا به کمیسیون مر بوطه در هیئت دولت لوبیایمان ابلاغ گردد.