عاشقان را بگذارید بنالند همه
«می دونم که الآن ... برای دل خودم می نویسم:»
<<
عاشق شده-ای ای دل
سودات مبارک، سودات مبارک باد!!
از جا و مکان رستی
آن جات مبارک، مبارک باد!!
از هر دو جهان بگذر
تنها رو تنها پر
تا ملک و ملک گویند
تنهات مبارک، تنهات مبارک باد!!
در خانقه سینه غوغاست فقیران را
ای سینه ی بی کینه
غوغات مبارک، غوغات مبارک باد
ای عاشق پنهانی! آن یار قرینت باد
ای طالب بالایی، بالات مبارک باد، مبارک باد!!
ای طالب بالایی، بالات مبارک باد...
>>
<<
از برت دامن کشان رفتم ای (نا)مهربان
از من آزرده دل کی دگر بینی نشان؟
رفتم که رفتم! رفتم که رفتم!
از من دیوانه بگذر، بگذر ای جانانه بگذر
هر چه بودی، هر چه بودم ناگهان
رفتم که رفتم! رفتم که رفتم!
شمع بزم دیگران شو، جام دست این و آن شو
هر چه بودی، هر چه بودم ناگهان
رفتم که رفتم! رفتم که رفتم!
بعد ازین، بعد ازین کن فراموشم که رفتم
دیگر از دست تو می نمی نوشم که رفتم
با دل زودآشنا گشتم از دامت رها
(بی وفا، بی وفا، بی وفا!) رفتم که رفتم
من نگویم که به درد دل من گوش کنید
بهتر آن است که این قصه فراموش کنید
عاشقان را بگذارید بنالند همه
مصلحت نیست که این زمزمه خاموش کنید.
شمع بزم دیگران شو، جام دست این و آن شو
هر چه بودی، هر چه بودم ناگهان
رفتم که رفتم! رفتم که رفتم!
بعد ازین، بعد ازین کن فراموشم که رفتم
دیگر از دست تو می نمی نوشم که رفتم
>>
دو ترانه ی بسیار زیبا با صدای استاد افتخاری عزیز، از دو کاست «آوای عشق» و «به دنبال دل» تقدیم به دل همه ی کسایی که...